تحصیلاتش را در رشته ریاضی دنبال کرده و دیپلم این رشته را در کارنامه خود دارد. در حال حاضر بازنشسته بانک سپه است، اما از پا ننشسته و کار صرافی را در مغازهاش واقع در میدان ده دی ادامه میدهد. از کسی که این همه مدت فقط با عدد و رقم سروکار داشته، توقع میرود روحیاتی سرد داشته باشد. اما با کمال تعجب باید بگوییم محمد نیک شاعر است و روحیهای بسیار لطیف دارد. این تناسبنداشتن ما را بر آن داشت تا در صرافیاش و در فضایی دوستانه و گرم به مصاحبه با وی بنشینیم.
محمد نیک در سال ۱۳۲۹ در خانوادهای مذهبی در خیابان نخریسی مشهد به دنیا آمد. در مکتب با قرآن آشنا شد و پیش از رفتن به مدرسه، قرآن را کامل میخواند. او به واسطه پدرش که شاعر و مداح اهل بیت بود با جلسات قرآنی، سینهزنی، نوحهخوانی و مرثیهسرایی آشنا شد.
نیک میگوید: شعر در خانواده ما موروثی است. پدرم شاعر و مداح اهل بیت بوده و من هم از همان کودکی به ادبیات علاقهمند بودم. پیش از رفتن به مدرسه به دلیل علاقه زیادم کتابهای حافظ و سعدی را میخواندم. سال پنجم ابتدایی اولین شعرم را سرودم و مورد تشویق مدیر مدرسهام (مرحوم ابوالقاسم صلاحی) قرار گرفتم. او کمک کرد شعر من در روزنامه چاپ شود و همین امر باعث علاقه بیشتر من به شعر و شاعری شد.
پیش از انقلاب: در شب شعرها و فعالیتهای ادبی، انجمن نوحهسرایی حاج غلامرضا آذر، هاشمی (متخلص به سراج) و دوره نوحهسرایی آقای نجاتی حضور داشتم. همچنین با انجمن ادبی مرحوم سرگل و انجمن استاد فرخ آشنا بودم.
پس از انقلاب: از اعضای ثابت انجمن ادبی فرخ، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد و از مسئولان انجمن رضوی آستان قدس رضوی هستم. پس از پیروزی انقلاب در تاسیس انجمنهای ادبی مشهد و همه جریانات ادبی استان خراسان فعال بودهام و همکاری مستمری داشتهام.
او غزل و اشعار آیینی متعددی دارد، خودش در اینباره میگوید: در قالبهای شعری بیشتر به غزل علاقهمند هستم و آن را به دیگر سبکها ترجیح میدهم.
در قالبهای شعری بیشتر به غزل علاقهمند هستم و آن را به دیگر سبکها ترجیح میدهم
معمولا پشت سر کسانی که در زندگی رشد و پیشرفتی داشتهاند، مشوقانی بودهاند که مسیر را به آنها نشان دادهاند. محمد نیک نیز جدای از دیگران نبوده و میگوید: استادان بزرگی، چون مرحوم استاد کمال، استاد صاحبکار، مرحوم استاد قهرمان و استاد سرویها از مشوقان من بودند؛ اما تاثیری که مرحوم استاد کمال روی من گذاشته را هیچگاه نمیتوانم فراموش کنم و در زندگی همواره خودم را مدیون ایشان میدانم.
و، اما نیک سرانجام ما را از کنجکاوی میرهاند و در رابطه با تناسبنداشتن میان شغل و ذوقش میگوید: وقتی از سربازی برگشتم برخلاف میلم در بانک سپه مشغول به کار شدم. خودم بیشتر علاقه داشتم معلم شوم، اما نشد. این شغل با شعر و ادبیات بیگانه بود، اما چارهای نداشتم. اعتقادم این بود که در هر رشتهای مشغول به کار شدم، باید به بهترین صورت کارم را انجام دهم.
وی ادامه میدهد: آن زمان کارکردن در بانک مانند الان نبود؛ امکانات وجود نداشت و باید بیشتر کارها را بهصورت دستی انجام میدادیم. حقوق پرسنل ارتش و شهربانی را بانک سپه پرداخت میکرد، خودتان تصور کنید ۱۲ هزار نفر حقوقبگیر بودند که باید همه را ثبت میکردیم. در آن زمان دستگاه پولشمار یا کامپیوتر و حتی ماشینحساب هم نبود.
دیگر خودتان تصور کنید. در حال حاضر فقط در منطقه ۸ بیش از ۱۰۰ بانک و موسسه مالی و اعتباری به چشم میخورد، اما در گذشته در مشهد ۱۰۰ بانک هم وجود نداشت و بیشتر بانکها در همین نقاط از شهر بودند. وی میافزاید: جالب است بدانید در گذشته صرافیها به این شکل نبودند، چون مانند الان ارز نبود و کار آنها بیشتر به موسسههای مالی و اعتباری امروز شباهت داشت.
در هر صورت هر طور که بود علاقهام را کنار نگذاشتم و از هر فرصتی برای بروز آن استفاده میکردم و به جرئت میتوانم بگویم بیشتر اشعارم را پشت چراغ قرمز میسرودم و یادداشت میکردم. جالب است بدانید بیشتر همکارانم اطلاع نداشتند که من اهل شعر و شاعری هستم و دوستان اهل شعرم افرادی غیر از همکارانم بودند.
حدود ۲۳ سال پیش با هدف تشویق شعرا به سرودن اشعار آیینی و تصحیح آن اشعار، انجمن ادبی شعر رضوی تاسیس شد. سرودن و خواندن برخی اشعار در محافل ادبی نهتنها مدح اهل بیت نبود بلکه گاهی برعکس عمل میکرد و ناخواسته با واژههای تحقیرآمیزی مانند «زینب مضطر»، «عابد بیمار»، «زیر پای شمر کافر دست و پا میزد حسین» و... به اهل بیت توهین میشد.
متاسفانه حتی گاهی اشعاری با نام آیینی و مذهبی در روزنامهها و کتابها چاپ میشود که انسان از خواندن آنها ناراحت و عصبانی میشود. تمام این مباحث دلیلی شد تا انجمن ادبی رضوی تاسیس شود و شاعران اهل بیت بتوانند سروسامانی به این اشعار بدهند.
در حال حاضر انجمن ادبی رضوی مانند ۲۰ سال گذشته روزهای دوشنبه ساعت ۱۷ تا ۱۹ در صحن جمهوری، اتاق ۱۵ برگزار میشود و هر هفته حدود ۵۰ نفر از اعضای انجمن در این جلسه شرکت میکنند. این انجمن زیرنظر مرکز آفرینشهای هنری آستان قدس است. ورود عموم علاقهمندان به این انجمن آزاد است.
انسان وقتی کاری انجام میدهد تاثیر آن را در زندگیاش میبیند. این سؤال را از محمد نیک پرسیدم و از او خواستم درباره آثار فعالیتهایش در زندگی خود برای ما بگوید. او در اینباره چنین توضیح میدهد: بهطور کل انسان در شرایط اجتماعی امروز نیاز به پشتیبان، پناهگاه و حامی دارد که در موارد بروز مشکلات، پیشآمدها، حوادث و گیرودارهای زندگی به آنجا پناه ببرد.
ما به علت علاقه و اعتقاد مذهبی به دین مبین اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت چه کسانی را میتوانیم پیدا کنیم که بهتر از ائمه باشند و بتوانیم به آنها پناه ببریم.
ما در ایران، در استان خراسان رضوی و در شهر مشهد زندگی میکنیم و وجود بارگاه ملکوتی امام هشتم (ع) بهترین مکانی است که هرکس میتواند به آن پناه ببرد و آنجا احساس کند به خدا نزدیکتر است. تاکنون اتفاق نیفتاده که از امام رضا (ع) چیزی بخواهم و نداده باشد، هر بار که خالصانه خواستهای از امام بزرگوار داشتهام، اجابت شده است. اما هرکس در زندگیاش خاطرات شخصی دارد و این معجزات هم برای من اینطور است و متاسفانه نمیتوانم برایتان بازگو کنم.
* این گزارش در شماره ۷۰ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۲ مهرماه سال ۱۳۹۲ منتشر شده است.